جستجو
-
۱تصویر
به عمید لشکر
[احتمالا از منتصر لشکر به عمید لشکر]؛ خواندن یادداشت مخاطب در پشت پاکت نامه سطوة السلطنه؛ درباره فرستادن لباس سلام از طریق پست خانه؛ احوال خانواده و مراقبت از میرزا ابوترابخان در تحصیل و درس و مشق و حفظ سوره های قرآن؛ درخواست برای فرستادن نامه به صورت هفتگی و اخبار سلامتی و کار؛ جو دریافت نشده و تعیین مقدار غله قریه ورقه و زاویه و غیره؛ درخواست عظمت خانم برای چادر و کلیجه و درخواست میرزا ابوترابخان برای لباده؛ پاسخ به نامه قبل در خصوص تمایل مخاطب به خرید سهم عطا بیگ و اشاره به سفارش مخاطب به سطوة السلطنه؛ در خصوص گرفتن تنخواه و آمدن برخی آقایان برای گرفتن حسابهای اردو؛ و اسناد فوج ناصر.
-
۳تصویر
نامه، ۱۳۴۲ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: خبر دریافت برات تجاری به مبلغ ۶ تومان از طرف مخاطب که به سرکار علیه تحویل داده شده، گرفتن طلب مخاطب از سرتیپ و پرداخت قروض به کربلایی حسن و بیوک خانم؛ سؤال از نتیجه اقدام آقای مقتدر که قرار بود با کمک آقای اصفهانی انجام شود؛ آوردن ۳۸ من آرد از قریه زاویه به منزل؛ آنچه مخاطب درباره سرکار علیه نوشته بوده برای خود خانم خوانده، ایشان در باب مسائل اقتصادی قناعت دارند و ذکر این مورد لزومی ندارد و پدر و مادر دوست اولاد خود هستند و برای مصالح آنان تلاش می کنند؛ انتصاب آقای محمود خان انصاری امیراقتدار برای ایالت آذربایجان؛ آمدن سردار ناصر به تبریز و اقامت در منزل عدل...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر به تاریخ ۲۱ رجب؛ درباره سلامتی خانواده؛ پیشرفت میرزا ابوترابخان در خواندن و درخواست خلعت برای او؛ مطالبه غله؛ درخواست نوشتن نامه به صورت هفتگی؛ سؤال درباره تمایل مخاطب به خریدن حصه عطا بیک از روستای ورقه؛ نظرعلی بیگ میرزا ابوترابخان را واسطه غفارخان سلطان کرده و امیرالامراء العظام حاج سطوة السلطنه آنها را به نویسنده رجوع داده که او هم مسئله را خاتمه داده، نگرانی از بابت غفار خان سلطان و دادن مواجب محمد خان توسط مشهدی محمد آقا؛ اینکه نویسنده بیست و دو تومان پول نقدی را که به تبریز آورده بوده برای خانه و تدارک زمستان خرج کرده است، اما اگر بیست و هفت تومانی که از...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر؛ درباره وضعیت نویسنده در خصوص دادن مرخصی به فوج تبریز پس از دریافت تلگراف و نامه امیر سردار کشیکچی باشی از طریق امیرالامراء حیدرخان امیرتومان و دادن مقداری جیره به آنان؛ چون کتابچه ثبت جیره در دست نویسنده بوده و کامل نشده ناچار با مقرب الخاقان علی نقی خان سرهنگ که برای دیدن خواهرش به خوی می رفته همراه شده است؛ تصمیم برای رفتن به تبریز به منظور محاسبه عمومی قورخانه که با اطلاع از فوت دختر سرهنگ که عیال هژیرالملک بوده با وی به مرند رفته؛ دیدار با میرزا ابوترابخان؛ به این دلایل نتوانسته به حضور مخاطب برسد و از این بابت ناراحت است؛ پیشنهاد علی نقی خان سرهنگ برای دادن...